کد مطلب:301547 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:170
از محمد فرزند جمال هاشمی
شعت فلا الشمس تحكیها و لا القمر
زهراء من نورها الاكوان تزدهر
آنچنان درخشید كه نه خورشید و نه ماه نمی تواند گویای درخشش او باشند، زهراء كه هستی ها از نور او می درخشد،
بنت الخلود بها الاجیال خاشعه
ام الزمان الیها تنتمی العصر
دختر جاودانه ای ه نسل ها در مقابلش فروتنی می كنند، مادر زمانه ای كه روزگاران منسوب به او است.
روح الحیاه فلولا لطف عنصرها
لم تاتلف بیننا الارواح و الصور
روح زندگی، كه اگر لطافت عنصرش نبود ارواح و صورت ها یما به هم نمی پیوست.
سمت عن الافق لا روح و لا ملك
وفاقت الارض لا جن و لا بشر
از افق برتر بود در حالی كه، نه روح بود و نه فرشته و بر زمین برتری داشت در حالی كه نه جن بود و نه بشر!
مجبوله من جلال الله طینتها
یرف لطفا علیها الصون و الخفر
طینت او از شكوه خداوندی سرشته،
خصالها الغر جلت ان تلوك بها
منا المقاول او تدنو لها الفكر
خصلت های درخشان او برتر از آنست كه بر زبان جاری شود و یا اندیشه بدان نزدیك گردد.
معنی النبوه سر الوحی قد نزلت
فی بیت عصمتها الایات و السور
معنای نبوت و سر وحی است و در خانه عصمت و آیات و سروره ها نازل شده است.
حوت خلال رسول الله اجمعها
لولا الرساله ساوی اصله الثمر
تمام ویژگیهای پیامبر را دارا است، اگر رسالت ان حرت نبود میوه درخت با خود درخت برابر می كرد.
تدرجت فی مراقی الحق عارجه
لمشرق النور حیث السر مستتر
بر پلكان و درجات حق بالا رفته و تا مشرق نور، همان جا كه سر پنهانی نهان گشته عروج كرده است.
ثم انثنت تملا الدنیا معارفها
تطوی القرون عیاء و هی تنتشر
و سپس معارف او گیتی را پر ساخته، و قرون از حركت مانده را در هم پیچیده و در حال گسترش است.
قل للذی راح یخفی فضلها حسدا
وجه الحقیقه عنا كیف ینستر
به آن كسی كه از روی حسات در صدد پنهان كردن فضائل او است بگو چهره حقیقت چگونه از ما مستور می گردد؟
اتقرن النور بالظماء من سفه
ما انت فی القول الا كاذب اشر
آیا از روی نادانی روشنی را با تاریكی برابر می سازی، تو در این گفتارت جز دروغگوی یاوه سرائی، بیش نیستی.
بنت النبی الذی لولا هدایته
ما كان للحق لا عین و لا اثر
دختر پیامبری كه اگر راهنمائیش نبود نه حق و حقیقت بود و نه اثری از
آن بچشم می خورد.
هی التی ورثت حقا مفاخره
و العطر فیه الذی فی الورد مدخر
او همان كسی است كه براستی وارث مفاخر آن حضرت است، آن چه كه در كل ذخیره شده در عطر وجود دارد.
فی عید میلادها الاملاك حافله
و الحور فی الجنه العلیا لها سمر
در جشن زاد روز تولدش فرشتگان مجلس آرا بودند و حوریان در بهشت برایش داستان می گفتند.
تزوجت فی السماء بالمرتضی شرفا
و الشمس یقرنها فی التربه القمر
عقد او با حضرت علی مرتضی در آسمان خوانده شد و همتای خورشید ماه می باشد.
علی النبوه اضفت فی مرابتها
فضل الولایه لا تبقی و لا تذر
بر درجات او مرتبه نبوت نیز افزون است و فضیلت ولایت باقی نمی ماند و از بین نمی رود.
ام الائمه من طوعا رغبتهم
یعلو القضا بنا او ینزل القدر
مادر امامان، كسی كه به خاطر اطاعت از خواسته آنان، قضاء الهی بر ما بالا می رود و قدر پائین می آید.
قف یا یراعی عن مدح البتول ففی
مدیحها تهتف الالواح و الزبر
ای قلم از نگارش مدح فاطمه علیهاالسلام باز بایست كه كتابها تمامی، گویای مدح اویند.
و ارجع لتستخبر التاریخ عن نبا
قد فاجاتنا به الانبا و السیر
و برای دست ابی و كشف خبری كه دیگر خبرها و داستان ها و رویدادها را بر ما ناگوار ساخته و به تاریخ مراجعه می كنیم.
هل اسقط القوم ضربا حملها فهوت
تان مما بها و الضلع منكسر
آیا واقعا آن مردم بر اثر تك زدن، كودك او را سقط كرده و بر اثر
فشاری كه بر او وارد شد، به زمین افتاد و پهلویش شكست؟
و هل كما قیل قادوا بعلها فعدت
وراه نادبه و الدمع منهمر
و آیا همانطور كه گفه شده آنانشوهرش را به زور كشاندند و او هم به دنبال شوهرش می دوید و گریه می كرد و اشك می ریخت؟!
ان كان حقا فان القوم قد مرقوا
عن الهدی و بدین الله قد كفروا! [1] .
اگر این خبرها راست است كه باید گفت آن مردم از دین خدا برگشته و كافر شده اند.
13- از علامه سید باقر پسر آیه الله حجت سید محمد هدی متوفای 1329 نقل شده كه حضرت ولی عصر عجل الل تعالی فرجه الشریف را در شب غدیر در خواب به حالت افسرده و غمگین دید، پرسید آقای من، چه شده كه شما را امروز غمناك و افسرده می بینم با اینكه مردم از عید غدیر خوشحال و مسرورند؟.
حضرت فرمود: در یاد و غم و انوه مادرم می باشم، سپس فرمود: «لا ترانی اتخذت لا وعلاها، بعد بیت الاحزان بیت سرور» سوگند به شرف مقام آن حضرت مرا نخواهی دید ه بعد از بیت الاحزان خانه خوشی بگیرم.
بعد از آنكه سید از خواب بیدار شد، قصیده ای در حال غدیر و ظلمهائی كه بعد از رحلت حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم بر حضرت زهراء وارد شد سرود و بیتی را نیز كه حضرت سروده بود در آن قصیده گنجانید.
قصیده او موجود است و مطلعش چنین می باشد:
كل غدر و قول افك و زور
هو فرع من جحد نص الغدیر
هر نیرنگ و تهمت و ناروا فرعی از انكار نص صریح غدیر است. [2] .
[1] «وفاه الصديقه الزهراء عليهاالسلام» ص 20.
[2] مقرم، وفاه الزهراء /97، نجف، حيدريه. (اين قسمت از مستدركاتي است كه مولف محترم بعد از چاپ اول بر كتاب افزوده و در اختيار مترجم گذاشته اند.مترجم).